آیا مدام افکارتان مشوش است و احساس نگرانی می کنید؟ یک ذهن مضطرب، می تواند حقیقتا استرس زا باشد. خبر خوب این است که می توانید با استفاده از راهکارهایی ذهن و افکار خود را آرام کنید؛ اگر می خواهید که به آرامش درون و ذهنتان دست یابید، راهکارهای گفته شده در زیر را دنبال کنید:
مطالعات نشان داده اند که شنیدن موسیقی های آرام به کودکان دارای بیش فعالی کمک می کند تا آرامش داشته باشند و بتوانند تمرکز کنند. البته ژانر موسیقی ای که گوش می کنید اهمیت ندارد، تا زمانی که برای شما لذت بخش است و بهتان احساس آرامش می دهد. موزیک غذای روح است و یک راهکار دائمی برای دستیابی به آرامش ذهن است.
هنگامی که بر روی نفس کشدن متمرکز می شوید، توجه ذهنتان نیز به روند بهبود زندگی همراه با دم و بازدم هایتان معطوف می شود. 5 نفس عمیق و طولانی بکشید، و در حین انجام این کار بر روی ریه ها و دیافراگم خود تمرکز کنید. این کار روشی سریع و آسان برای دستیابی سریع به آرامش درون است.
قدم زدن در هوای آزاد و تازه می تواند کلی حس خوب و بهبود دهنده آرامش ذهن برایتان فراهم آورد. استراحتی به خودتان بدهید، و پمپاژ خونتان را به راه بیاندازید-به خصوص هنگامی که خورشید در حال درخشیدن است.
مقدار زیادی بتن و سیمان هیچگاه چیز خوبی نیست. گذراندن زمانتان در طبیعت می تواند کاری کند که احساس کنید جوان تر و خوشحال تر هستید. زمانی را به خارج از شهر اختصاص دهید. به آواز خواندن پرنده ها گوش فرا دهید و از احساس آرامشی که دارید لذت ببرید.
داشتن یک حیوان خانگی برای بازی کردن و گذراندن وقت روشی فوق العاده برای کاهش و از بین بردن استرس است. لمس کردن جز حواس قدرتمندی است که می تواند تنش را از شما دور کند و آرامش را به شما بدهد.
فضای بیرونی تمیز و منظمی داشته باشید. بهم ریختگی می تواند بر احساس تنش و اضطراب بیافزاید و یک خانه تمیز و منظم می تواند ذهنتان را آرام و خالی از استرس کند.
پذیرفتن یک امر ضروری برای دستیابی به آرامش درون و ذهن است. پذیرفتن اینکه در جهان گارانتی و ضمانت کمی وجود دارد و یاد گرفتن تحمل کردن عدم قطعیت مسائل یک قدم بزرگ برای رسیدن به آرامش است. بین مسائلی که می توانید کنترل کنید و آنهایی که از کنترلتان خارج هستند تمایز قائل شوید.
هنگامی که در حالت ذهن آگهی قرار داریم، کاملا در لحظه هستیم و از هر پنج حواس یعنی لامسه، چشایی، بینایی، شنیداری و بویایی آگاهی داریم. حواس خود را به کار بگیرید. این کار زمان کمی را به ذهنتان جهت نگرانی و فکر کردن به اینکه ” چه می شد اگر … ” می دهد.
هر چه بیشتر خودمان را دوست بداریم، بیشتر به آرامش ذهن نزدیک می شویم. ما بیشتر خودمان را می پذیریم، و احساس راحتی بیشتری در جهان می کنیم، بدون توجه به موقعیتی که در آن قرار داریم. احساس عدم امنیت کمتری می کنیم و در نتیجه آرامش درونیمان افزایش می یابد.
این مورد، از دیگر موارد بسیار مهم در دستیابی به آرامش ذهن است. هنگامی که ما سازار بودن و تناسب را تمرین کنیم، به شیوه ای که احساس می کنیم و فکر می کنیم نیز عمل می کنیم. هنگامی که ما خود را به شیوه ای ببینیم و جهان نیز ما را به همان شیوه و با همان دید بنگرد، آن موقع است که در حال تمرین سازگاری و تناسب هستیم.
مشکلات هنگامی به وجود می آیند که ما خودمان را طوری می بینیم ( به عنوان مثال، مثل یک مادر دوست داشتنی) اما به شیوه ای عمل می کنیم که در مغایر با چیزی است که دوست داریم خودمان را به آن شکل ببینیم (به عنوان مثال، نادیده گرفتن فرزندمان زیرا سرمان شلوغ است). بایستی راهکارهایی را جهت کشف آرمان ها و ایده آل های درونیمان و راهی را برای عمل کردن به آن شیوه پیدا کنید، این کار از کلید های طلایی دستیابی به آرامش درون است.
به مقدار زیادی بخندید. این جهان می تواند جای بهتری باشد اگر که بتوانید بخش خنده دار و طنز زندگی را هم ببینید. خندیدن می تواند مانند پادزهر برای استرس عمل کند و هورمون هایی را آزاد کند که به ریلکس کردن ما کمک می کنند.
هنگامی که انتظار بازگشت چیزی را نداشته باشید، عشق ورزیدن بدون ترس کار آسانی می شود. هنگامی که عشق همراه با شرایطی باشد، انتظارات برآورده نشده ما می تواند آشفتگی درونی و احساس نارضایتی ایجاد کند. نا امنی ها آرامش ذهن را از بین می برند.
اهداف ما را در مسیر درست قرار می دهند و به حس یک هدف و مقصد را می دهند. اهداف خود را هوشمندانه انتخاب کنید.
به جای نگران گذشته بودن و یا وحشت از آینده داشتن، از زمان حال لذت ببرید. این تمام چیزی است که ما داریم، همین لحظه در زمان. هنگامی که در زمان حال زندگی کنید، دیگر نگران گذشته و آینده نخواهید بود.
شما مانند هر شخص دیگری حق دارید که اینجا باشید و اظهار نظر کنید. هنگامی که منفعل یا مطیع می شویم، به خودمان بد می کنیم و صدمه می زنیم. مطمئن بودن و یا به خود متکی بودن به این معنا نیست که نیاز های خودتان را برتر از دیگران بدانید (تهاجمی یا خشونت آمیز) و یا بالعکس نیاز دیگران را برتر از خودتان بدانید ( مطیع بودن). اتفاقا به معنای مصالحه و سازش کردن است، یعنی یک موقعیت برد-برد.
تمرکز کردن بر روی دارایی ها و داشته هایمان که قدردان آن ها هستیم در زندگی منجر به دستیابی به آرامش درون می شود، و به ما یادآوری می کنند که مسائل مثبت هنوز هم در همه جا حضور دارند. قدردانی و شکر گذاری یک عامل تضمینی در دستیابی به آرامش درون است.
با انجام راهکارهای گفته شده، به آرامش درون دست یابید و از هر گونه استرس و اضطراب که مختل کننده حال خوبتان است دوری کنید. به این ترتیب زندگیتان را در مسیری درست قرار دهید و اتفاقات خوب را برای خودتان و اطرافیانتان رقم بزنید.
جهت مطالعه مقالات دیگر و کسب اطلاعات در رابطه با کارگاه های آموزشی بهترین روانشناس تهران به سایت حس نو مراجعه بفرمایید.