از جمله سوالاتی که به وفور با آن برخورد می کنیم، این است که فرق منتور و کوچ چیست؟ در نگاه اول ممکن است منتورینگ و کوچینگ یکسان به نظر بیایند. هر دو آن ها تکنیک هایی هستند که مشترکا توسط مدیریت به کار گرفته می شوند تا رفتار کاری مورد انتظار را به وجود بیاورند و رشد حرفه ای و شخصیتی کارمندان را ساپورت یا حمایت کنند. هر چند منتورینگ و کوچینگ را نمی توان به جای هم به کار برد.
گروه منتورینگ بین المللی منتور را این طور معنا می کند: منتور طی پروسه ای، دانش و تجربیات خود را در اختیار منتی (شخصی که منتورینگ بر رویش انجام می شود.) قرار می دهد. در محل کار، منتور منتی را راهنمایی و مسیری را برای او فراهم می کند- معمولا منتی شخصی با سن و سال و همچنین سطح کمتر از منتور است و آرزوی جایگاه منتور را دارد.
و کوچ بدین معنا است: کوچ شاید کارمند یک شرکت باشد یا نباشد، به مرجوعی هایش کمک می کند که به اهداف خاص و فوری که سازمان تعیین کرده است دست یابند. کوچینگ پروسه ای برای دستیابی به اهداف تنظیم شده است.
سازمان ها می توانند هم کوچ ها و هم منتور ها را به کار گیرند. این مقاله به نشان دادن تفاوت های کلیدی بین منتورینگ و کوچینگ؛ همچنین به نشان دادن اینکه چه زمان برخی مدیریت های با سطح بالاتر یکی از این دو تکنیک را به دیگری ترجیح می دهند، پرداخته است.
منتورینگ بر پایه روابط جهت یابی می شود. اگر چه در مراحل ابتدایی، تمرکز منتور و منتی بر اهداف یادگیری خاص و مهارت های گوناگون است، با گذشت زمان، آنها پیوند و ارتباطی ایجاد می كنند كه غالباً از مسائل خاص محل كار فراتر می رود.
کوچینگ بر پایه وظایف تعریف شده جهت گیری می شود. معمولا هنگامی کوچ ها فراخوانده می شوند که به افراد کمک کنند در برخی مسئل تخصص بیشتری پیدا کنند و مهارت های مهم محل کار را که ممکن است نداشته باشند به دست آورند. به عنوان مثال می توان به مهارت حل مسئله، تفکر استراتژیک و صحبت برای عموم افراد اشاره کرد.
منتورینگ توسعه محور است. تمرکز بر روی آینده است. منتور تجربیات خود در زمینه تلاش هایی که کرده است را به اشتراک می گذارد تا تاثیر مثبتی بر رشد شخصیتی و حرفه ای منتی بگذارد.
کوچینگ عمل محور است. تمرکز بر روی زمان حال است. هدف بهبود، افزایش و یا حتی به دست آوردن مهارت های جدیدی است که به سرعت تحقق می یابند.
منتورینگ به یک مدت زمان مشخص از طرف هر دو جناح احتیاج دارد. منتور و منتی ممکن است در ابتدا به صورت آشنایی عمومی با یکدیگر شروع کنند، اما اغلب ارتباط بین منتور و منتی به گونه ای می شود که تا سال ها نیز تداوم می یابد.
کوچینگ یک پایان تعریف شده دارد. کوچ و کوچی ممکن است تنها یک بار یکدیگر را ملاقات کنند و یا این ملاقات ها طی یک دوره زمانی اتفاق بیوفتد، با این حال، این ارتباط، معمولا زمانی که کوچی به مهارت های خاص و یا اهدافی که بر آن ها کار می کرد دست یابد، به پایان می رسد.
منتورینگ به نظارت کمی احتیاج دارد. اگرچه ممکن است یک مدیر برای اجرای تدارکات یک برنامه مربیگری منصوب شود، یک نظارت کلی رسمی معمولا مور نیاز است. اغلب د بیشتر بخش ها، منتور و منتی خود مسیر ارتباطشان را هدایت می کنند.
کوچینگ به یک مشارکت فعال احتیاج دارد. یک مدیر بایستی پروسه پیشرفت را بررسی کند، درخواست یک بازخورد منظم از کوچ، و در اغلب اوقت تعیین این که چه ابتکار عمل هایی را باید در کوچینگ وارد کرد.
با منتورینگ، موفقیت معمولا در عبارت های گسترده ای اندازه گیری می شود. در حالی که مزایا می توانند شامل یک روحیه تقویت شده و استعفا و یا تسلیم شدن های کاهش یافته باشد، می تواند برای سازمان ها چالش برانگیز باشد تا نشان دهنده های عملکرد کلیدی خاص که نتیجه یک ارتباط منتورینگ هستند را شناسایی کند.
با کوچینگ این اندازه گیری آسان تر است. اهداف به طور شفاف در حالت پیشرفته تعریف می شوند، و دسترسی به این اهداف می تواند قابل ردیابی و اندازه گیری باشد.
منتورینگ و کوچینگ، هر دو نقشی مهم و حیاتی امروزه در محل های کار ایفا می کنند. بنا بر شرایط، یکی ممکن است بر دیگری ارجحیت داشته باشد. منتور های مدیریت، خدمات منتورینگ فراوانی را ارائه می دهند، از میان آن ها می توان به پیشنهادات زیر اشاره کرد:
کوچینگ و منتورینگ دو تکنیک مدیریتی هستند که معمولا هم پوشانی دارند اما نباید با یکدیگر اشتباه گرفته شوند. اگر چه شباهت هایی وجود دارند، تفاوت های چشمگیری هم دارند. می توان فرق منتور و کوچ را یک جمله به این صورت گفت که “کوچ سوال های فوق العاده ای برای پاسخ های شما دارد، یک منتور پاسخ های فوق العاده ای برای سوال های شما دارد”.
در این متن تلاش شد تا فرق منتور و کوچ به زبانی ساده بین شود. شما همچنین می توانید در کارگاه های آموزشی بهترین روانشناس تهران، در رابطه با کوچینگ، شرکت نمایید.